پی نوشت:
به خودم
قول دادم هردفعه که می روم هیت یه گناهی را دیگه انجام ندهم خیلی راه کار خوبیه
برای ترک گنا شما هم یک بار انتخاب کنید وآنهایی که حرفه ای تصمیم انجام ندادن گناه
رادارند به اربابشان قول بدن
چقدر زیبا میشه مثلا ما به خاطر امام حسین گناه
نکنیم خیلی قشنگ میشه مثلا نگاه به نا محرم راه به خاطر امام حسین ترک
کنیم
هرچقدر با خودم کلنجار رفتم که حرفی نزنم اما دنگم آمده بود که چیزی بگویم...
خانم راستگو مگر نمیدانستید شما بخاطر حزبی که در آن هستید رأی آوردید؟ پس باید سرسپرده آن حزب باشید. اگر حزب شما گفت مردم را بکشید باید بکشید. مگر نمیدانستید حزب شما برای شکم است و ... نه برای مردم؟ پس چرا از مردم حمایت کردید؟ مگر نمیدانستید بعضی از احزاب رشوه می گیرند تا برای منافع بعضی ها کار کنند؟ مگر نمیدانستید این انقلاب ارث بابای بعضی هاست؟ پس چرا بخاطر مردم رأی دادید؟ اگر حزب شما میخواست برای مردم کار کند امثال آن خواننده ای که صدا و سیما هم مدت هاست از پخش صدایش اکراه دارد در آن جای نداشتند. اگر حزب شما به فکر مردم بود بجای اینکه دنبال مشکلات مردم باشند به فکر موقعیتشان نبودند. دیدید اشتباه از شما بوده است؟ شما گناهکارید و باید پاسخگوی آنهایی که ادعای وارث بودن این انقلاب را دارند باشید نه مردم و خدای مردم. حالم از این سیاست آبدوغ خیاری بهم میخورد....
با همان هایم که در دین غش زدند/ ریشه اسلام را آتش زدند
با همان ها کز هوس آویختند / زهر در جام خمینی ریختند
پای خندق ها اُحد را ساختند / خون فروشی کرده خود را ساختند
زنده های کمتر از مرده ها / با شما هستم غنیمت خوارها
بذر هفتادو دو آفت در شما / بردگان سکه ! لعنت برشما
باز دنیا کاسه خمر شماست / باز شیطان اولی الامر شماست...
چندگاهیست وقتی میگویم:
اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن
با آمدن نام دلربایت دلم نمی لرزد....
چندگاهیست وقتی می گویم:
صلواتک علیه و علی آبائه
به یاد مصیبت های اهل بیتت اشک ماتم نمیریزم...
چندگاهیست وقتی میگویم:
فی هذه الساعة
دگر به این نمی اندیشم که در این ساعت کجا منزل گرفته ای....
چنگاهیست وقتی می گویم:
و فی کل الساعة
دلم نمی سوزد که همه ی ساعاتم از آن تو نیست...
چندگاهیست وقتی میگویم:
ولیا و حافظا
احساس نمی کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده
و قطره های اشکم را به نظاره نشسته است....
چندگاهیست وقتی میگویم:
و قائدا و ناصرا
به یاد پیرزوی لشکرت، در میان گریه، لبخند بر لبم نقش نمی زند....
چندگاهیست وقتی می گویم:
و دلیلا و عینا
یقین ندارم که تو راهنما و نگهبان منی...
چندگاهیست وقتی میگویم:
حتی تسکنه ارضک طوعا
یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین، من شاهد مدینه فاضله ات باشم...
چندگاهیست وقتی میگویم:
و تمتعه فیها طویلا
به حال آنانی که در زمان دراز حکومت شیرین تو،
طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم....
اما چندگاهیست دعای فرج را چند با می خوانم
تا هم با آمدن نامت
دلم بلرزد
هم اشکم بریزد
هم در جست وجویت باشم
هم سرپرستم باشی
هم به حال مرددمان عصر ظهور غبطه بخورم
و هم احساس کنم خدا در نزدیکی من است...
دلــــــ .نوشتـــــــ:
جمعهــــ به جمعهـــــ ؛
شــاید ، آن هم شــاید ، نبودنت حـــــس شــود ؛
آن هــــم منتـــش بر ســـــر بغضــهای غـــروب جــمعه هاستــــ ؛
میـــدانی ؛ ســـــرمان شــــــلوغ است آقـــــا ؛
ایــــــن دنیـا عجیب روی چشــم هایمــان سنگینـی می کنـــد ؛
راســـــتی آقـــای من ،
آمــدی بیدارمـــان کن ...
خـشــت اول چــــون نـــــهـد معمـــار کــج تـــــــا "ثـــریــــــ ـــا " می رود "دیــــــــوا ر " کــج
از ابتدا بیاموزیم؛ وقتی که ذهن گنجایشش را دارد.....
نه اینکه فردا به زور تحمیل کنیم!
میخواستم برای تـــــــــو
شعری بنویسم
عشق امان نداد!
باسلام امروز یه کلیپ میکس شده که داخل برنامه بهشت زمین پخش شده رو براتون میزارم.موفق باشید.
منتظر کلیپ های بعدی ما باشید.